نقدو برسی بازی AssAssins creed brother hood
 


مقدمه:یوبی سافت....کمپانی نام آشنا که از ساختار شکن های دنیای گیم بود.این شرکت در نسل قبل با سری prince of persia جای پای خودش را در بین سبک اکشن ادونچر تاریخی محکم کرد.در نسل حاضر علاوه بر سری شاهزاده ی ایرانی,یوبی سافت سری جدیدی را شروع کرد به نام Assassins Creed یا عقیده ی حشاشیون.اولین نسخه ی بازی در اواخر سال 2007 به بازار آمد.بازی جز معدود بازی های اوپن ورلد در سبک ادونچر تاریخی بود.داستان و تیپ به خصوص بازی خیلی ها را مجذوب خود کرد.طوری که از همان ابتدا شاهد گروه های هواداریش بودیم.نسخه ی اول هر چند خیلی خوب بود,ولی نوقاضی از جمله در تکراری شدن بازی داشت.
بعد از آن نسخه ی دوم بازی تایید شد و همزمان با آن نسخه ای روی کسنول DS در سال 2009 منتشر شد.بازی به شکل عجیبی پیشرفت کرده بود.شخصیت اول بازی عوض شد,ماموریت های جانبی,درآمدن بازی از آن یکنواختی,پرجزییات تر شدن داستان بازی و پیشرفت های گرافیکی...همه و همه نسخه ی دوم را به یک شاهکار تبدیل کرد.
پس از آن اعتراضات طرفداران PSP به یوبی سافت زیادتر شد تا انکه نسخه ی PSP بازی که از قبل کار روی ان شروع شده بود,رونمایی شد و همان سال 2009 بیرون آمد با نام Assassins Creed:Blood Line.بازی به وقایعی که بعد از AC1 برای الطیر افتاد می رداخت.هر چند بازیه پر گرافیکی برای PSP بود اما مشکل یکنواختی AC1 در آن دیده می شد.اما چندی بعد نسخه ی بعدی سری برای کنسول ها و PC تایید شد...Assassins Creed:Brotherhood که به بررسی آن می پردازیم.
 

زندگی من فراز و نشیب فراوانی داشت.در اوایل جوانی پدر و برادرانم را از دست دادم.مجبور به ترک زادگاهم شدم.مجبور به قتل های زیادی شدم,وارد ماجراهایی شدم که هیچی از آنها نمی دانستم.تمام مدت به دنبال انتقام بودم,و در این راه وارد جنگی بزرگ شدم.جنگی که باید انتهایش را می ساختم.ولی من همیشه به تنهایی می جنگیدم.الان متوجه شدم که نمی شود به تنهایی تمام تمپلار ها را نابود کرد.پس دستت را به من بده تا آزادی را به مردم برگردانیم.دستت را به من بده تا روم را دوباره بسازیم.دستت را به من بده....تا انجمن برادری را بسازیم!

 

چزاره بورجیا...قوریترین دشمن ساخته شده در سری AC

داستان:دست در دست هم دهیم به مهر....
اول از همه باید اشاره کنم که این نسخه یه spin off به حساب میاد.پس نباید انتظار داشته باشید که همه چیز در داستان از اول توضیح داده شود.منظورم اینه که اگر بدون بازی کردن نسخه ی دوم سراغ این نسخه بروید,شاید به نظرتان داستان کاملا ناقص باشد.ولی این بازی درواقع جز نسخه های شماره دار نیست,به همین خاطر هست که اگر نسخه ی دوم را بازی نکنید,احساس می کنید شخصیت ها را نمی شناسید.
مانند نسخه های قبل,بازی دو زمان هست.زمان حال در سال 2012 و زمان گذشته.با این تفاوت که نقش زمان حال بیش از پیش شده.بازی با یک تریلر با صحبت های دزموند مایلز,کافه چیه ساده ای که حالا به یک assassin تبدیل شده بود,شروع می شود.وی داستان اتفاقاتی که برایش افتاد را خلاصه وار تعریف می کند.از دستگیر شدنش بوسیله ی آبسترگو,برگشت به زمان الطیر,فرار با لوسی و پیوستن به assassin های جدید,بازشگت به ایتالیای رنسانس با اتزیو,و در نهایت فرار از دست آبسترگو در پایان نسخه ی دوم.سپس بازی آغاز می شود.بازی در هر دو زمان دقیقا از اتمام نسخه ی دوم آغاز می شود.در زمان حال,بعد از جمله ی آبسترگو به مقر assasinها,آنها آنیموس را وارد یک کامیون کرده و فرار می کنند.در راه اتزیو برای صرفه جویی در وقت روی آنیموس می خوابد و ادامه ی داستان اتزیو را دنبال می کند.
در زمان گذشته بازی بعد از نشان دادن یک صحنه از سکانس 9,برمی گردد به زیرزمین واتیکان,جایی که اتزیو با مینروا رو به رو شد.داستان گذشته ی بازی مربوط به نبرد نهایی اتزیو و تمپلار ها برمی گرده.رودریگو بورجیا که به پاپ تبدیل شده بود,قدرت خود را از دست داده و کم کم به یک مقام سوری تبدیل می شود.تمام قدرت حکومت رم به پسرش چزاره بورجیا داده شده.ژنرال سنگ دلی که برای رسیدن به قدرت برادرش را هم کشته.اتزیو بعد از بدست آوردن سیب,با خیال راحت به ویلا آدیتوره برمی گردد.آنجا کاترینا اسفورزا به او به خاطر پیروزی در نبرد تبریک(!) می گوید.در حالی که مکیاولی و عموی اتزیو به خاطر نمردن رودریگو نگرانند.و نگرانیشان درست است.چزاره به ویلا حمله کرده و سیب را با خودش می برد.حالا این وظیفه ی اتزیو هست که به رم رفته و تمپلارها را شکست دهد و سیب را نابود کند.ولی او تنها قادر به انجام این کار نیست.به ارتشی مردمی نیاز دارد,به انجمن برادری...
داستان زمان حال هم بیش از پیش پیشرفت می کند.گروه اساسین ها,به اخرین محل امن در برابر سیگنال های ردیابی آبسترگو در زیر زمین ویلای مخروبه ی آدیتوره,که پر از مجسمه های اساسین های بزرگ مثل الطیر هست می روند و اتفاقاتی در طول زمان حال رخ می دهد که سرنوشت نبرد نهایی را رقم خواهد زد...
داستان بازی از سطح مطلوبی برخوردار است.وجود چزاره به عنوان اولین دشمن اتزیو که از او نمی ترسد و داوطلبانه به جنگش می رود,به جذابیت های داستان می افزاید.وجود بعضی فلشبک ها به جوانی اتزیو در فلورانس,معماهای عجیب مورد 16 و...باعث هر چه بهتر شدن داستان شده است.ولی برخی کوتاهی ها هم در داستان بازی وجود دارد که باعث می شود داستان از سطح نسخه ی دوم بالاتر نرفته و شاید از آن پایینتر باشد.از جمله ی مهمترین آنها,ارتباط برقرار نکردن با هدف هایی هست که آنها را می کشید.یا زیاد بودن بیش از حد شخصیت ها که به عمق آنها صدمه می رساند.اما مهمترین چیز در داستان بازی این هست که اگر نبود,لطمه ای به داستان سری وارد نمی کرد.البته داستان دزموند پیشرفت های زیادی کرد ولی نبود این قسمت از زندگی اتزیو,در آینده نمی توانست باعث ناقص شدن داستان شود.هر چند تماشای بزرگترین نبرد زندگی اتزیو با بزرگترین و کاملترین دشمن سری AC یعنی چزاره بورجیا دیدنیست...نمره ی داستان:10/9.5

اتزیو,قوی تر از قبل در مبارزات(استفاده ی همزمان از هیدن بلید و تفنگ)
گیم پلی:و رم را پس بگیر...
می رسیم به بزرگترین مبحث بازی.گیم پلی بازی بر پایه ی گیم پلی AC2 هست.اینبار شاهد چند شهر کوچک نیستیم.بلکه تمام بازی(بجز مراحل اولیه که تو ویلا آدیتوره می گذره)در شهر روم اتفاق می افتد.شهر رم خیلی خیلی بزرگتر از آنچه که فکرش را بکنید هست.همانطور که احتمالا بدانید,قابلیت اسب رانی درون شهر به بازی اضافه شده که خیلی بدرد بخوره.چون از این سر شهر به اون سر راه خیلی درازیه.بعضی جاها اینقدر محیط بزرگه که فراموش می کنید خارج از شهر نیستید.البته راندن اسب در کوچه پس کوچه های باریک رم گاهی اذیت کردن یک سرباز و تحت تعقیب شدن را در پی دارد که برای آزاد شدن از تحت تعقیبی باید مانند قبل پوستر ها را کنده و به سخنرانان رشوه دهید.
ماموریت های اصلی بازی,مانند AC2 و برخلاف AC1 تکراری نیستند و تنوع های خوبی برخوردار هستند.وجود چندین شصیت متفاوت با خصوصیات متفاوت هم موجب افزایش تنوع ماموریت های اصلی شده است.سری AC از ابتدا به عنوان یک مخفی کاری شناخته شده بود,در AC2 تقریبا حس مخفیکاری از بین رفته بود ولی در این نسخه شاهد بازگشت برخی از المان های مخفی کاری هستیم.اما مهم ترین نکته تو انجام ماموریت ها که محور اصلی داستان هست,استفاده از اعضای انجمن برادری در آنهاست که جلوتر توضیح می دهم.
اما بزرگترین تغییر بازی در ماموریت ها,در ماموریت های فرعی بازی هست.بیشتر کسانی که AC2 را تمام کردند,دنبال ماموریت های فرعیش نرفتند مگر اینکه شانسی به تورشان خورده باشد یا به دنبال صد در صد کردن بازی بودند.اما این قضیه توAC:BH فرق می کند.تنوع بی نظیر ماموریت های فرعی و کشش عجیبی که من هنوز دلیلش را نفهمیدم,باعث شده که خیلی از اوقات ساعت ها به دنبال ماموریت های فرعی باشین.چند دسته ماموریت فرعی در بازی وجود دارد.اولین انها تصرف برج ها بروجیا هست.هر منطقه از شهر زیر نفوذ یکی از فرماندهان چزاره هست و اون فرمانده تو یک برج هست.تا وقتی که برج و فرمانده پابرجسات,فقر و گرسنگی در آن منطقه ی شهر بیداد می کنه و مغازه های آن قسمت تعطیل هستند.شما برای آزاد کردن هر منطقه ابتدا باید فرمانده ی آن را بکشید و سپس برج را آتش بزنید.حالا می تونید حس شادی آور زندگی در آن منطقه را به زیبایی ببینید و با دادن اندکی پول,مغازه ها را باز کرده و سود آنها نیز لذت ببرید!
دومین نوع ماموریت های فرعی,ماموریت های لئوناردو هست.که به علت اسپویل کردن داستان توضیح زیادی نمی دم فقط می گم که به کمک خود داوینچی باید مشاین های جنگ ساخته شده توسط داوینچی که دست بروجیا هست را نابود کنید.
از ماموریت ای زیر زمینی و پلتفورمینگ تو مایه های POP خوشتون میاد؟از مکان های مخفی AC2 که به زره الطیر منجر شد خوشتون اومد؟خوب تو این نسخه هم 6 مکان مخفی دیگر هست که با گذشتن از تونل های انها و مبارزات زیادی با فرقه ی گرگ نماها,به 6 کلید می رسید که در نهایت شما را به جایزه ی مخصوصی هدایت می کند.(نام نمی برم اشاره نمی کنم یه زره خشگله!اوپس!ببخشید لو دادم!)10 معما از شماره ی 16 هم در بازی وجود داره که مقادیری آسان تر از نسخه ی قبل هست ولی جذابیتش بیشتره.البته با انجام اولین معما به یک ضد حال بزرگ می رسید.اینکه فیلم های تیکه تیکه باز شده تنها هنگامی که همه ی معماها را حل کنید دیده می شوند.ماموریت های فرعیه دیگری هم مثل برخی فلش بک ها در زندگی اتزیو و...وجود دارد.
انجمن برادری

یکی از مهمترین نکات بازی,تشکیل و استفاده از انجمن برادری هست.اتزیو به این نتیجه رسیده که به تنهایی نمی تواند تمپلار ها را شکست دهد,بنابراین سعی در تشکیل ارتشی از مردم با نام انجمن برادری می کند.برای پیدا کردن سرباز برای انجمن برادری,باید به مکان هایی که در نقشه نشان داده شده رفته و فردی که توسط سربازان محاصره شده را نجات دهید و سپس به آن فرد پیشنهاد عضویت بدید.البته یکسان بودن شکل جمع کردن همه ی عضو ها کمی آزار دهنده هست.اما این انجمن به چه دردی می خورد؟شما می توانید در ماموریت هایتان با زدن دکمه ای انها را خبر کرده تا به کمک شما بیایند.البته این کار را همیشه نمی توانید بکنید.برای هر دسته از سربازانتان یک نوار هست که با هر بار صدا کردنشان خالی شده و باید منتظر پر شدنشان شوید تا بتوانید دوباره صدایشان کنید.این سربازها قابلیت پیشرفت دارند؟بله.اتزیو رهبر assassin ها هست.وی باید فکر به حال قدرت تمپلار ها و هم دستان چزاره در خارج از شهر رم و حتی ایتالیا بکند.ماموریت های متفاوتی در شهر های متفاوتی با سختی های متفاوتی وجود دارد که شما می توانید سربازانتان را برای انجام آن بفرستید تا آنها پیشرفت کنند.البته باید در فرستادن مامور مناسب دقت کنید و یک سرباز اماتور را به یک ماموریت 4 ستاره نفرستید.اینجاست که به شما حس یک رهبر دست می دهد.شما می توانید زره و اسلحه و حتی رنگ لباس اعضای انجمن را عوض کنید.در کل,این موضوع یکی از نکات مثبت بود.هر چند اگر کمی تنوع در عضو گیری وجود داشت,باعث ترغیب بیشتر گیمر می شد.
مبارزات و پلتفورمینگ
یکی از بخش هایی که پیشرفت های شگرفی در آن دیده می شود,بخش مبارزات هست.کمبو های بازی بشدت زیاد شده.استفاده از تفنگ و وسیله ای که بالاخره پاشو به این سری باز کرد,یعنی کراسبو یا زوبین در مبارزات تن به تن بیش از پیش شده.اما مهمتر از افزایش تعداد کمبو ها,نحوه ی استفاده از آنهاست.در نسخه ی دوم هم شاه تعداد زیادی کمبو بودیم,ولی اکثر گیمر ها فقط و فقط از شمیر و نهایتا کمبو ی ضد حمله استفاده می کردند.ولی در این جا لزوم استفاده از وسایل مختلف احساس می شه.برای مثال سربازان بزرگی هستند که در تریلر ها هم معلوم بودند,به نام paple gourd که سربازان اختصاصی چزاره هستند.اگر بخواهید با شمشیر آنها را بکشید,ساعت ها زمان می برد تا گارد و زره آنها را بشکافید.راه حل چیست؟خیلی ساده.با دستان خالی مبارزه کنی.بعد از دو یا نهایتا سه بار می توانید تبر را از دستانشان دربیاورید و آنها را بکشید.یا سربازان سریع,مانند کاپیتان برج های بورجیا هستند که استفاده از بمب دوزا یا حتی پاشیدن خاک برای سریعتر کشتنشان به درد می خورد.در مجموع این قسمت خیلی بهتر شده.اما پلتفورمینگ بازی دقیقا آن تغییراتی را که پیشبینی می شد دارد.یعنی کند شدن سرعت اتزیو در این قسمت.چون به هر حال سنی از اتزیو گذشته و واقعا مسخره خواهد بود اگر همان سرعت سابق را داشته باشد.دیگر اینکه بخش پلتفورمینگ تو مراحل زیر زمین هم خیلی خوب کار شده است.
2012 و آنیموس
همانطورک در بالا گفتیم,سهم دزموند در این بازی بیش از پیش شده و ما شاهد قسمت های در بازی خواهیم بود که باید با دزموند به انجام پلتفوریمنگ و مبارزه بپردازیم.همچنین تغییرات دلنشینی در آنیموس به وجود آمده.اگر به منوی بازی بروید,با گزینه ای به نام leave animus رو به رو می شوید.در واقع شما می توانید هر وقت که خواستید آنیموس را ترک کرده و به زمان حال بیایید.در زمان حال چه کار هایی می توانید بکنید؟می توانید ایمیلهایتان را چک کنید,یا با شخصیت ها صحبت کنید که حتما پیشنهاد می کنم اینکار را بکنید چون دیالوگ های جالبی رد و بدل می شود.همانطور که گفتم,گروه برای در امان ماندن از آبسترگو به ویلا ادیتوره و زیر زمین پر از مجسمه ی آن پناه اورده اند.دزموند می تواند از ویلاد خارج شده و وارد شهر شود.البته در شهر کار چندانی بجز گشتن به دنبال پنج آیتم که مخفی شده اند نیست.در ضمن هر بار که از ویلا خارج می شوید,ده دقیقه فرصت دارید به در شهر بچرخید.دیگر تغییر آنیموس اضافه شدن بخش تمرینات هست که به نوعی می توان آن را Special ops بازی دانست.در این بخش می توانید ماموریت های جانبی اعم از مبارزه و پلتفوریمنگ های مختلف را انجام داده و برحسب امتیاز بدست آمده,مدال طلا,نقره یا برنز بگیرید.اگر بتوانید از هر مسابقه حداقل یک برنز بگیرید,اسکین شخصیت رایدن از سری متال گیر برای اتزیو باز می شود

در مولتی پلیر,همیشه مواظب تعقیب کننده ات باش.

MultiPlayer
یکی از بخش ها بحث برانگیز این نسخه,مولتی پلیر ان هست.مولتی پلیر خام ولی جذاب و سرگرم کننده هست.تعداد مود های بازی کم هست.ما شاهد 4 مود هستیم که در انها می توانیم به تنهایی,در گروه های دو نفره یا گروه های 6 نفره به جنگ دشمنان رفته.طرز کشتن در تمام مود ها به این شکل است که به هر کس یک نفر به عنوان تارگت داده می شود و یک راهنما هم نزدیک شدن به آن شخص را نشان می دهد,وقتی به ان فرد رسیدید باید بدون انکه با حرکت اضافی باعث لو رفتن خود شوید,فرد مورد نظر بکشید.البته در همین هنگام تارگت فرد یا افراد دیگری هم هستید.شما باید مواظب نزدیک شدن افراد به صورت غیرعادی به خود باشید.البته خود بازی اگر فرد تعقیب کننده در نزدیکی شما کارهای عجیب زیادی انجام دهد,اخطار می دهد که در این صورت شما باید از دست وی فرار کنید.وقتی تعقیب کننده لو می رود,یک نوار قرمز بالای صفحه می آید که رویش نوشته Escape.هنگامی که شما از دید دشمن دور شدید نوار زرد شده و عبارت Hide نقش می بندد و شروع به خالی شدن می کند که شما باید همچنان فرار کنید.البته اگر در این هنگام در توده ی علف یا رو نیمکتی بروید,نوار آبی شده و سرعت خالی شدنش تند تر می شود.هر موقع نوار خالی شد,شما رسما فرار کرده اید.البته دو نوع دفاع از خود دیگر نیز وجود دارد.یکی اینکه در بین افرادی شبیه خود که هوش مصنوعی کنترلشان می کند حرکت کرده تا تعقیب کننده دچار مشکل شده و اشتباهی هوش مصنوعی را بکشد.یا اینکه شانس بیاورید و تعقیب کنند از رو به رو بیاید و شما بسیار سرعت عملتان زیاد باشد که زود تر از اون دکمه ی B(در X360)را بزنید تا یک کشیده ی آبدار در گوش تعقیب کننده بخوابانید تا او هم دمش را بگذارد رو کولش و برود.در کل مولتی پلیر بازی می تواند پیشرفت های زیادی به خصوص در مود ها و هدف دار بودنشان بکند ولی برای شروع خیلی خوب است.نمره ی گیم پلی: 10/9.7


گرافیک:در کشاکش تاریخ(!)
برای گرافیک بازی از موتور قدرتمند Anvil استفاده شده است.این موتور توانایی زیادی در ساخت محیط های OW دارد ولی مشکلاتی در طراحیه چهره دارد.
کار گرافیک بازی از یه نظر از نسخه های قبل سختر است.چون در نسخه های قبل هر شهر به شکل جداگانه لود می شد و وارد هر کدام که می شدید در طی یک لودینگ لود می شد.اما این نسخه فقط در شهر رم می گذرد و شهر روم شهر بسیار بزرگی است و تقریبا 4 برابر شهر فلورانس هست.و بازی مجبور کل مناطق شهر به همراه ادمهایش را یک جا لود کند که خوب طبیعتا لودینگ آن زیادتر می شود.اما ساختمان ها و مکان های معروف همچنان در این سری فوق العاده هستند.مکان های قدیمی و معروف شهر رم مثل میدان نبرد گلادیاتور ها یا کلیسای واتیکان در بازی بسیار زیبا بازسازی شده و آدم را در دل تاریخ قرار می دهد.در بخش چهره ها هم بازی نسبت به نسخه های قبل پیشرفت خوبی داشته اما هنوز از غیر طبیعی بودن حرکات آدم ها رنج می برد.لباس های درون بازی و سلاح ها هم بسیار زیبا طراحی شده اند وبه خصوص زویبن بازی که خیلی شیک است.
اما یه مشکلی که خیلی تو ذوق می زنه,افزایش تعدا باگ ها و افت فریم هاست.البته این مورد تو بازی های اوپن ورلد طبیعی است, خصوص اینکه بازی حجم سنگینی را یکجا لود می کند,اما به هر حال این مشکل آزار دهنده هست و یوبی سافت باید فکری به حالش بکند.البته شاهد باگی که موجب قطع بازی شود نیستیم.فقط گاهی اوقات فرورفتن شمشیر در دیوار و اسب ها تو هم دیگه و... هستیم.نمره گرافیک:10/9.5
صداگذاری:
حرف زیادی نیست.صداگذاری بازی حرف ندارد.آهنگ های بازی تلفیقی از آهنگ قدیمی و جدید هستند که خیلی خوب و به موقع استفاده شده اند.دیالوگ ها و صدای شخصیت ها هم خوب و کاملا با حرکت لب ها و دهانشان سازگار است.نمره ی صداگذاری:10/10
نتیجه گیری:AC:BH را می توان بهترین نسخه ی AC دانست.البته مشکلاتی در بازی هست و به خصوص اینکه از لحاظ داستانی دچار مشکلاتی چون پردازش کم هست که می توان آن را به علت نسخه ی فرعی بودن توجیه کرد.بخش مولتی پلیر بازی خیلی خوب هست و امیدوارم در نسخه های دیگه شاهد حضور پر قدرت آن باشیم ولی به شرطی که تمرکز گروه برای SP را بر هم نزده و دوباره شاهد کم کاری در برخی بخش ها نباشیم.

امید وارم از نقد این بازی راضی بوده  باشید .


نظرات شما عزیزان:

عاطفه
ساعت15:22---10 تير 1390
ایول بابا.....
یوبی سافت ترکونده!
راستی یه سوال ....
شخصیت اصلی این بازی همون شخصیت قبلیه؟
یا اینکه فرق داره؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







اخرین اخبار بازیهاوجدیدترین تریلر های بازیهای رایانه ای
اخرین اخبار بازیهای ویدیوی
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اخرین اخبار بازیهاوجدیدتر





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 474
بازدید کل : 44859
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1